از تـمام شـاعراني که شـعر مـي گـفتند
يـک نـفر را مي شنـاختم
که شـعرهايش راقـورت مـي داد
به دکـتر از مـردي گـفتم
که غـزل هايش هـميشه در گلـويش گــيـر ميکند
و سـيگارش در دسـتانش پـير مي شـود
امـا ايـن روزهــا
دکـتر ها هـم حـال مـردي
با چــشماني بــاردار و
زبـاني يــائسه را
نمـي فهمند.
مــردي که عـادت مـاهــيانه اش ، روزانـه است.
10 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/06/16 - 15:40